در عصر دیجیتال، گوشی هوشمند فراتر از یک وسیله ارتباطی صرف، به دستیار شخصی، مرکز سرگرمی و دریچهای به سوی دنیای اطلاعات بدل شده است. انتخاب و خرید یک گوشی جدید، اغلب با هیجان و انتظارات بالایی همراه است؛ انتظاری برای تجربهای روانتر، دوربینی باکیفیتتر و قابلیتهایی که زندگی روزمره کاربر را آسانتر سازند. اما گاه این رویای شیرین، به ویژه پس از گذشت چند ماه یا یک سال از استفاده، به کابوسی از پشیمانی و سرخوردگی تبدیل میشود. چه عواملی دست به دست هم میدهند تا کاربر، سرمایهگذاری خود را بر باد رفته ببیند و از انتخابش دل زده شود؟
شاید ملموسترین و آزاردهندهترین عامل پشیمانی، افت چشمگیر عملکرد دستگاه پس از گذشت مدتی از خرید باشد. گوشی که در روزهای نخستین با سرعتی مثالزدنی اپلیکیشنها را اجرا میکرد و به نرمی بین منوها جابجا میشد، پس از چند ماه، به دستگاهی کند و آزاردهنده تبدیل میشود. این افت عملکرد میتواند دلایل متعددی داشته باشد، از جمله این که بسیاری از گوشیهای میانرده یا حتی برخی مدلهای به ظاهر قدرتمند، از ترکیب سختافزاری بهره میبرند که تنها برای استفاده کوتاه مدت و سبک بهینه شده است. با سنگینتر شدن اپلیکیشنها، انباشت دادهها و بهروزرسانیهای سیستمعامل که منابع بیشتری طلب میکنند، پردازنده و حافظه رم دستگاه دیگر توان همراهی نخواهند داشت.
همچنین باید به این موارد اشاره کرد: رابط کاربری سنگین و پر از انیمیشنهای غیرضروری، بهینهسازی ضعیف سیستمعامل توسط شرکت سازنده و انبوهی از برنامههای از پیش نصب شده که نه تنها کاربردی ندارند بلکه منابع سیستم را نیز اشغال میکنند. گاهی حتی بهروزرسانیهای نرمافزاری به جای بهبود، اوضاع را وخیمتر میکنند، بهخصوص اگر سختافزار دستگاه توانایی اجرای روان نسخه جدید را نداشته باشد.
اما پررنگترین ضعف در کنار کند شدن عملکرد گوشی، ضعف باتری است. هیچ چیز به اندازه عمر باتری ناامیدکننده و مشکلات مربوط به شارژ نمیتواند تجربه کاربری را تلخ کند. گوشی هوشمندی که نتواند کاربر را حداقل تا پایان یک روز کاری همراهی کند، عملاً فلسفه وجودی خود به عنوان یک دستگاه قابل حمل را زیر سوال میبرد. تمامی باتریهای لیتیوم-یونی به مرور زمان دچار افت ظرفیت میشوند، اما در برخی گوشیها، این فرآیند بسیار سریعتر از حد انتظار رخ میدهد.

پس از یک سال استفاده، ممکن است کاربر متوجه شود که باتری گوشیاش به سختی نیمی از روز را دوام میآورد، در حالی که در ابتدا به راحتی یک روز کامل را پاسخگو بود. خرابی زودهنگام پورت شارژ نیز یکی از شایعترین دلایل نارضایتی است. قطع و وصل شدن مکرر هنگام شارژ، نیاز به نگه داشتن کابل در زاویهای خاص یا عدم شناسایی شارژر، همگی نشانههایی از یک پورت بیکیفیت یا آسیبدیده هستند. علاوه بر این، سرعت پایین شارژ شدن، داغ شدن بیش از حد دستگاه هنگام شارژ یا عدم پشتیبانی از فناوریهای شارژ سریع رایج نیز میتواند آزاردهنده باشد.
و در آخر باید به کیفیت ساخت بدنه و نمایشگر اشاره کرد. یک گوشی هوشمند، سرمایهای است که انتظار میرود حداقل برای چند سال دوام بیاورد. اما کیفیت ساخت پایین و استفاده از مواد نامرغوب میتواند این انتظار را به یاس بدل کند. بدنهای که به راحتی خط و خش میپذیرد و دچار رنگ پریدگی میشود یا نمایشگری که با کوچکترین ضربه یا فشار دچار آسیب میشود، نشاندهنده بیتوجهی سازنده به دوام محصول است.
تجربه شخصی نویسنده: نوکیا ۷ پلاس

در اینجا لازم میدانم تجربه شخصی خودم را نیز با شما در میان بگذارم. بدترین گوشی هوشمندی که تاکنون خریداری کردهام، بدون شک نوکیا ۷ پلاس بود. زمانی که این گوشی با وعده اندروید وان (تجربه اندروید خالص) و با تکیه بر نام پرافتخار نوکیا عرضه شد، امید زیادی به آن داشتم. طراحی بدنه آلومینیومی با لبههای مسی نیز در ابتدا جذاب به نظر میرسید. اما این تجربه خوشایند دیری نپایید. حدود یک سال پس از خرید، مشکلات یکی پس از دیگری نمایان شدند. ابتدا دکمه پاور و سپس دکمههای تنظیم صدا به تدریج دچار اختلال عملکرد شده و در نهایت تقریباً از کار افتادند. برای روشن کردن صفحه یا تنظیم صدا، باید به ترفندهای نرمافزاری یا ضربات خاصی متوسل میشدم که بسیار کلافهکننده بود.
از لحاظ نرمافزاری، با وجود اندروید وان که انتظار عملکردی روان از آن میرفت، گوشی پس از حدود یک سال به شدت دچار لگ و کندی شد. اجرای برنامهها، حتی برنامههای پیامرسان، با تاخیر همراه بود و تجربه کاربری را به شدت تحت تاثیر قرار داد. اما ضربه نهایی حدود یک سال و نیم پس از خرید وارد شد و پورت شارژ USB-C گوشی مشکل جدی پیدا کرد. اتصال کابل شارژ به یک چالش روزمره تبدیل شده بود. گوشی یا شارژ نمیشد، یا باید کابل را در زاویهای خاص و با فشار نگه میداشتم تا شاید فرآیند شارژ آغاز شود. این مشکل به تدریج آنقدر حاد شد که شارژ کردن دستگاه تقریباً غیرممکن گشت.

در کنار این موارد، باتری نیز پس از حدود ۱۴ ماه افت عملکرد محسوسی پیدا کرده بود و دیگر حتی برای یک روز کاری سبک هم کفاف نمیداد. در مجموع، کیفیت ساخت نوکیا ۷ پلاس به هیچ عنوان یادآور استحکام و دوام گوشیهای کلاسیک نوکیا که همگی با آنها خاطره داریم، نبود. به نظر میرسید شرکت HMD Global، به عنوان مالک جدید برند نوکیا، بیشتر به دنبال سو استفاده از نام و اعتبار این برند برای فروش محصولاتی با کیفیت ساخت متوسط و عمر مفید نه چندان طولانی بود تا احیای واقعی آن شکوه از دست رفته. این تجربه تلخ، اعتمادم به محصولات نوکیا در دوران جدید را به شدت خدشهدار کرد.
حال شما بگویید: بدترین تجربه خرید گوشی شما چه بوده است؟
تجربه هر یک از ما میتواند درسی برای دیگران باشد. اکنون از شما خوانندگان گرامی دعوت میکنیم تا در بخش نظرات، تجربیات ناخوشایند خود را از خرید گوشیهای هوشمند با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید:
- بدترین گوشی هوشمندی که تاکنون داشتهاید چه مدلی بوده است؟
- چه عواملی (عملکرد، باتری، کیفیت ساخت، نرمافزار، دوربین، یا موارد دیگر) باعث شد تا از خرید خود پشیمان شوید؟
- این مشکلات پس از چه مدت استفاده بروز کردند؟
با به اشتراک گذاشتن این تجربیات، میتوانیم به یکدیگر کمک کنیم تا در آینده انتخابهای آگاهانهتر و هوشمندانهتری داشته باشیم و از تکرار کابوس خرید یک گوشی نامناسب جلوگیری کنیم. منتظر شنیدن نظرات شما هستیم!
دیدگاه ها